تحلیل و سرمایه گذاری

مدیریت سرمایه غیرفعال: راهکاری هوشمندانه برای رشد پایدار سرمایه

در دنیای سرمایه‌گذاری، مدیریت سرمایه غیرفعال به‌عنوان استراتژی هوشمندانه و کم‌ریسکی برای رشد پایدار سرمایه مطرح شده است. این رویکرد که بر پایه اصل خرید و نگهداری بلندمدت استوار است، به سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهد تا با کمترین دخالت و هزینه، از پتانسیل رشد بازارهای مالی بهره‌مند شوند.

در این مقاله از اینوکس، به بررسی جامع این نوع مدیریت سرمایه، مزایا و معایب آن و نحوه پیاده‌سازی این استراتژی خواهیم پرداخت. پیشنهاد می‌کنیم تا انتهای متن با ما همراه باشید.

مهم‌ترین نکات این مقاله در یک نگاه:

  • مدیریت سرمایه غیر فعال به‌دنبال حداکثرسازی بازده با کاهش هزینه‌های خرید و فروش دارایی است.
  • سرمایه‌گذاری شاخصی یک استراتژی رایج در مدیریت سرمایه غیر فعال است.
  • این روش معمولاً از طریق سرمایه‌گذاری در صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک یا ETF‌ها انجام می‌شود.
  • مدیریت سرمایه غیر فعال اغلب نتایج پس از کسر مالیات بهتری در میان‌مدت تا بلندمدت ارائه می‌دهد.

همچنین در صورتی که به دنبال بهترین راهکار در خصوص کسب درآمد از طریق سرمایه غیرفعال هستید، پیشنهاد می‌کنیم شماره خود را در بخش زیر وارد کنید تا زودتر از سایر کاربران از این فرصت بهره‌مند شوید.

طرح سود روزشمار در راهه؛ می‌خوای جزو اولین‌ها باشی؟
شماره‌تو وارد کن تا خبرت کنیم

فهرست موضوعات مقاله

مدیریت سرمایه غیرفعال چیست؟

یک استراتژی سرمایه‌گذاری است که هدف آن حداکثرسازی بازده از طریق کاهش هزینه‌های خرید و فروش یک دارایی مثل اوراق بهادار است. این رویکرد بر این باور استوار است که در بلندمدت، بازار همواره روند صعودی خواهد داشت و تلاش برای پیش‌بینی نوسانات کوتاه‌مدت بازار نه تنها سودآور نیست، بلکه می‌تواند منجر به افزایش هزینه‌ها و کاهش بازدهی شود.

مدیریت سرمایه غیر فعال ریشه در دهه 1970 دارد؛ زمانی که اولین صندوق‌های شاخص معرفی شدند. این صندوق‌ها امکان دستیابی به بازده متناسب با بازار را برای سرمایه‌گذاران بسیار ساده‌تر کردند. در دهه 1990، ظهور صندوق‌های قابل معامله در بورس (ETF‌ها) این فرآیند را حتی ساده‌تر کرد و به سرمایه‌گذاران اجازه داد تا صندوق‌های شاخص را مانند سهام معامله کنند.

در این مورد بخوانید: صندوق قابل معامله چیست؟ + معرفی بهترین ETF ها

در این مدیریت سرمایه، سرمایه‌گذاران به جای تلاش برای انتخاب دارایی برتر یا زمان‌بندی بازار، سعی می‌کنند عملکرد یک شاخص بازار یا بخش خاصی از آن را تکرار کنند. این کار معمولاً از طریق سرمایه‌گذاری در صندوق‌های شاخصی یا ETFها (صندوق‌های قابل معامله در بورس) انجام می‌شود که سبد خود را بر اساس ترکیب یک شاخص خاص مانند S&P 500 تنظیم می‌کنند.

ک استراتژی سرمایه‌گذاری است که هدف آن حداکثرسازی بازده از طریق کاهش هزینه‌های خرید و فروش یک دارایی مثل اوراق بهادار است.

شاخص‌های مختلفی وجود دارند که صندوق‌های شاخص می‌توانند آن‌ها را دنبال کنند. برخی از رایج‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از:

  • شاخص‌های وزنی سرمایه بازار
  • شاخص‌های با وزن برابر
  • شاخص‌های فاندامنتال که بر اساس معیارهایی مانند فروش یا سود وزن‌دهی می‌شوند
  • شاخص‌های عاملی که بر اساس عواملی مانند ارزش، رشد یا مومنتوم ساخته می‌شوند

تاریخچه سرمایه‌گذاری غیرفعال

سرمایه‌گذاری غیرفعال که امروزه به یکی از استراتژی‌های اصلی در دنیای مالی تبدیل شده، مسیری تکاملی و جذاب را از تئوری‌های آکادمیک تا ابزارهای مالی در دسترس برای همگان طی کرده است. این رویکرد که بر فلسفه «همراهی با بازار» به جای «شکست دادن بازار» استوار است، تاریخچه‌ای دارد که می‌توان آن را در چند نقطه عطف کلیدی خلاصه کرد.

دهه ۱۹۶۰: تولد یک ایده انقلابی

پایه‌های فکری سرمایه‌گذاری غیرفعال در دهه ۱۹۶۰ با ارائه نظریه بازار کارا (Efficient Market Hypothesis) توسط اقتصاددان برجسته، یوجین فاما، گذاشته شد. این نظریه بیان می‌کرد که قیمت دارایی‌ها در بازار، تمام اطلاعات موجود را به‌سرعت منعکس می‌کند.

در نتیجه، تلاش برای پیش‌بینی حرکت‌های آینده بازار و کسب بازدهی فراتر از میانگین، کاری بسیار دشوار و اغلب ناموفق است. این ایده، اساساً ارزش مدیریت فعال و انتخاب سهام به‌صورت فردی را به چالش کشید و این پرسش را مطرح کرد: اگر نمی‌توان بازار را شکست داد، چرا با آن همراه نشویم؟

دهه ۱۹۷۰: از تئوری تا عمل با صندوق‌های شاخص

این ایده آکادمیک تا سال ۱۹۷۵ در حد نظریه باقی ماند تا اینکه جان بوگل (John Bogle)، بنیان‌گذار شرکت ونگارد (Vanguard)، آن را به یک محصول واقعی تبدیل کرد. او اولین صندوق شاخص (Index Fund) عمومی را راه‌اندازی کرد.

هدف این صندوق ساده اما قدرتمند بود: به جای انتخاب چند سهم «برنده»، سبدی از تمام سهام موجود در یک شاخص معتبر مانند S&P 500 را خریداری می‌کرد. این نوآوری به سرمایه‌گذاران عادی اجازه داد تا با هزینه‌ای بسیار کم، کل بازار را در سبد خود داشته باشند.

دهه ۱۹۹۰: انعطاف‌پذیری بیشتر با ETFها

دهه ۱۹۹۰ شاهد نوآوری بزرگ دیگری بود: معرفی صندوق‌های قابل معامله در بورس (ETF). این صندوق‌ها همان منطق صندوق‌های شاخص را دنبال می‌کردند اما یک مزیت بزرگ داشتند: مانند سهام عادی در طول روز در بورس خرید و فروش می‌شدند. این ویژگی، نقدشوندگی و انعطاف‌پذیری بیشتری را برای سرمایه‌گذاران به ارمغان آورد و به محبوبیت سرمایه‌گذاری غیرفعال شتاب بخشید.

دهه ۲۰۰۰ تا امروز: رشد انفجاری و پذیرش جهانی

از ابتدای قرن بیست و یکم، سرمایه‌گذاری غیرفعال از یک استراتژی حاشیه‌ای به یک نیروی غالب در بازار تبدیل شد. هزینه‌های پایین، شفافیت و عملکرد قابل‌قبول در بلندمدت، باعث شد تا میلیون‌ها سرمایه‌گذار و حتی مؤسسات بزرگ مالی به آن روی آورند. ظهور پلتفرم‌های آنلاین و فناوری‌های مالی (فین‌تک) نیز دسترسی به این ابزارها را آسان‌تر از همیشه کرد.

امروزه، سرمایه‌گذاری غیرفعال نه تنها یک استراتژی معتبر، بلکه انتخاب اول بسیاری از کسانی است که به دنبال رشد بلندمدت ثروت خود با روشی ساده و کارآمد هستند.

مبانی نظری مدیریت سرمایه به صورت غیرفعال

مدیریت سرمایه غیر فعال بر پایه چندین نظریه و مفهوم کلیدی در اقتصاد و مالی استوار است. در قلب این رویکرد،  نظریه بازار کارآمد قرار دارد که توسط یوجین فاما در دهه 1960 مطرح شد. این نظریه بیان می‌کند که قیمت‌های بازار همه اطلاعات موجود را منعکس می‌کنند و بنابراین، به‌طور مداوم شکست دادن بازار بسیار دشوار است.

بر اساس این دیدگاه، تلاش برای پیش‌بینی حرکات کوتاه‌مدت بازار یا انتخاب دارایی برنده به‌طور مداوم، نه تنها دشوار، بلکه در بسیاری موارد غیرممکن  محسوب می‌شود .

یکی دیگر از مفاهیم کلیدی، نظریه پرتفوی مدرن است که توسط هری مارکوویتز در دهه 1950 مطرح شد. این نظریه بر اهمیت تنوع‌بخشی در کاهش ریسک تأکید می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با ترکیب دارایی‌های مختلف، ریسک کلی پرتفو را کاهش داد، بدون اینکه لزوماً از بازده مورد انتظار کاسته شود. این نوع مدیریت سرمایه با سرمایه‌گذاری در شاخص‌های گسترده، به طور طبیعی این اصل تنوع‌بخشی را رعایت می‌کند.

علاوه بر این، مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای (CAPM) که توسط ویلیام شارپ، جان لینتنر و جان موسین توسعه یافت، نقش مهمی در توجیه این مدل از مدیریت سرمایه دارد. این مدل نشان می‌دهد که بازده مورد انتظار یک دارایی تابعی از ریسک سیستماتیک آن (که با بتا اندازه‌گیری می‌شود) است.

از آنجا که ریسک غیرسیستماتیک را می‌توان با تنوع‌بخشی حذف کرد، این مدل استدلال می‌کند که سرمایه‌گذاران باید بر روی پرتفوهای متنوع تمرکز کنند که کل بازار را نمایندگی می‌کنند که دقیقاً همان چیزی است که مدیریت سرمایه غیر فعال انجام می‌دهد.

مفهوم «پیاده‌روی تصادفی» که توسط برتون مالکیل در کتاب معروفش «پیاده‌روی تصادفی در وال استریت» مطرح شد نیز پشتیبان نظری دیگری برای مدیریت سرمایه به صورت غیرفعال است. این نظریه بیان می‌کند که قیمت‌ دارایی‌ها به صورت تصادفی حرکت می‌کند و بنابراین، پیش‌بینی آن غیرممکن است. این دیدگاه تقویت‌کننده این ایده است که به جای تلاش برای پیش‌بینی حرکات بازار، سرمایه‌گذاران باید بر ایجاد و نگهداری پرتفوهای متنوع و کم‌هزینه تمرکز کنند.

در نهایت، تحقیقات گسترده در مورد عملکرد صندوق‌های فعال در مقابل شاخص‌ها، که توسط افرادی مانند ویلیام شارپ و مایکل جنسن انجام شده، پشتیبانی تجربی محکمی فراهم کرده است. این مطالعات نشان داده‌اند که اکثر مدیران فعال در بلندمدت نمی‌توانند به طور مداوم از شاخص‌های بازار پیشی بگیرند؛ به‌ویژه پس از در نظر گرفتن هزینه‌ها و مالیات‌ها. این یافته‌ها استدلال‌های قوی و محکمی برای رویکرد ساده‌تر و کم‌هزینه‌تر مدیریت سرمایه غیرفعال ارائه می‌دهند.

این مبانی نظری در کنار هم، پایه محکم و علمی‌ای فراهم می‌کنند و توضیح می‌دهند که چرا این رویکرد در دهه‌های اخیر به‌‎طور فزاینده‌ای محبوب شده است.

در این مورد بخوانید: آموزش صفر تا صد سرمایه گذاری در ارز دیجیتال + بهترین استراتژی سرمایه گذاری

انواع مدیریت این نوع سرمایه‌گذاری

سرمایه‌گذاری غیرفعال بر یک فلسفه ساده اما قدرتمند استوار است: به جای تلاش برای شکست دادن بازار، با آن همراه شوید. با این حال، این رویکرد یکپارچه نیست و ابزارها و استراتژی‌های متنوعی را در بر می‌گیرد که هرکدام برای نیازها و اهداف متفاوتی طراحی شده‌اند.

درک این انواع به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا بهترین گزینه را برای مسیر مالی خود انتخاب کنند. در ادامه، مهم‌ترین ابزارها و روش‌های سرمایه‌گذاری غیرفعال را بررسی می‌کنیم.

صندوق‌های شاخص (Index Funds)

صندوق‌های شاخص، سنگ بنای سرمایه‌گذاری غیرفعال هستند. این صندوق‌ها به‌جای انتخاب گزینشی سهام، عملکرد یک شاخص معین در بازار (مانند شاخص کل بورس تهران یا S&P 500) را با دقت آینه می‌کنند. با خرید یک واحد از این صندوق‌ها، شما در واقع مالک بخش کوچکی از تمام شرکت‌های موجود در آن شاخص می‌شوید.

  • مزایا: تنوع‌بخشی فوری، هزینه‌های مدیریتی بسیار پایین و سادگی، از ویژگی‌های اصلی آنهاست.
  • محدودیت: این صندوق‌ها معمولاً در پایان روز کاری قیمت‌گذاری و معامله می‌شوند که انعطاف‌پذیری کمتری نسبت به ETFها دارند.

صندوق‌های قابل معامله در بورس (ETFs)

ETFها را می‌توان نسل تکامل‌یافته و انعطاف‌پذیرتر صندوق‌های شاخص دانست. آنها نیز عملکرد یک شاخص، بخش صنعتی (مانند تکنولوژی یا سلامت) یا کالایی خاص (مانند طلا) را دنبال می‌کنند. تفاوت اصلی آنها در نحوه معامله است؛ ETFها مانند سهام عادی در طول ساعات کاری بورس خرید و فروش می‌شوند.

  • مزایا: نقدشوندگی بالا، شفافیت قیمتی لحظه‌ای، کارایی مالیاتی بهتر و دسترسی به طیف گسترده‌ای از دارایی‌ها.
  • محدودیت: معاملات مکرر ETFها می‌تواند منجر به هزینه‌های کارمزد کارگزاری شود و ممکن است تفاوت جزئی بین قیمت معامله و ارزش خالص دارایی‌های آن (اسپرد) وجود داشته باشد.

صندوق‌های با تاریخ هدف (Target-Date Funds)

این صندوق‌ها که به «صندوق‌های چرخه عمر» نیز معروف‌اند، یک راه‌حل «تنظیم کن و فراموش کن» برای اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی هستند. شما صندوقی را انتخاب می‌کنید که تاریخ آن با سال بازنشستگی شما مطابقت دارد (مثلاً صندوق ۱۴۲۰). این صندوق در ابتدا ترکیبی تهاجمی‌تر (سهام بیشتر) دارد و با نزدیک شدن به تاریخ هدف، به‌طور خودکار ترکیب خود را به سمت دارایی‌های کم‌ریسک‌تر (مانند اوراق قرضه) تغییر می‌دهد.

  • مزایا: مدیریت ریسک خودکار و سادگی فوق‌العاده برای سرمایه‌گذاران مبتدی.
  • محدودیت: ممکن است کارمزد آنها کمی بالاتر از صندوق‌های شاخص ساده باشد و رویکرد «یکسان برای همه» آنها شاید برای همه مناسب نباشد.

مشاوران رباتیک (Robo-Advisors)

این پلتفرم‌های آنلاین، ترکیبی از فناوری و اصول سرمایه‌گذاری غیرفعال هستند. شما با پاسخ به چند سؤال در مورد اهداف و میزان ریسک‌پذیری‌تان، یک سبد سرمایه‌گذاری متنوع (معمولاً متشکل از ETFهای کم‌هزینه) دریافت می‌کنید که به‌صورت خودکار مدیریت و بهینه‌سازی می‌شود.

  • مزایا: هزینه‌های بسیار کمتر از مشاوران انسانی، دسترسی آسان، تنظیم خودکار سبد و ارائه خدمات ارزش‌افزوده مانند بهینه‌سازی مالیاتی.
  • محدودیت: برای افرادی با شرایط مالی پیچیده یا کسانی که به مشاوره عمیق و شخصی نیاز دارند، ممکن است کافی نباشند.

استراتژی خرید و نگهداری (Buy and Hold)

این مورد بیش از آنکه یک ابزار باشد، یک طرز فکر و استراتژی بنیادین است که در قلب تمام روش‌های غیرفعال قرار دارد. فلسفه آن ساده است: یک سبد متنوع از دارایی‌ها را بخرید و بدون توجه به نوسانات کوتاه‌مدت بازار، آن را برای سال‌های طولانی نگه دارید. این رویکرد از تصمیم‌گیری‌های هیجانی جلوگیری کرده و هزینه‌های معاملاتی را به حداقل می‌رساند تا از قدرت رشد بلندمدت بازار بهره‌مند شوید.

در نهایت، انتخاب بهترین روش به اهداف مالی، میزان تحمل ریسک، افق زمانی و سطح دانش هر سرمایه‌گذار بستگی دارد.

مزایای مدیریت سرمایه غیر فعال

یکی از مهم‌ترین مزایای مدیریت سرمایه غیرفعال، هزینه‌های پایین آن است.

یکی از مهم‌ترین مزایای مدیریت سرمایه غیرفعال، هزینه‌های پایین آن است. از آنجا که این روش نیاز به تحقیقات گسترده و معاملات مکرر ندارد، هزینه‌های مدیریتی و کارمزد معاملات به شدت کاهش می‌یابد. این امر به‌طور مستقیم بر بازدهی سرمایه‌گذاری تأثیر می‌گذارد و در طول زمان می‌تواند به تفاوت قابل توجهی در ارزش پرتفوی منجر شود.

طبق آمار سال 2023، هزینه متوسط صندوق‌های سهام مدیریت شده فعال 0.65 درصد بود، در حالی که این رقم برای صندوق‌های سهام مدیریت شده غیرفعال تنها 0.05 درصد محاسبه شده است. این تفاوت چشمگیر در هزینه‌ها می‌تواند در طول زمان تأثیر قابل توجهی بر بازده سرمایه‌گذاری داشته باشد.

از شفافیت بالایی برخوردار است. سرمایه‌گذاران همیشه می‌دانند که دقیقاً در چه دارایی‌هایی سرمایه‌گذاری کرده‌اند، زیرا ترکیب صندوق‌های شاخصی به راحتی قابل دسترسی و درک است. این شفافیت به سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهد تا با اطمینان بیشتری تصمیم‌گیری کنند و ریسک‌های خود را بهتر مدیریت نمایند.

یکی دیگر از مزایای قابل توجه مدیریت سرمایه به صورت غیرفعال، کارایی مالیاتی آن است. از آنجا که این استراتژی بر اساس خرید و نگهداری بلندمدت است، معمولاً منجر به ایجاد سود سرمایه قابل مالیات کمتری می‌شود. این امر به ویژه برای سرمایه‌گذارانی که در دسته‌های مالیاتی بالاتر قرار دارند، می‌تواند بسیار سودمند باشد.

سادگی این نوع مدیریت سرمایه نیز یکی دیگر از مزایای آن است. برای بسیاری از سرمایه‌گذاران، به‌ویژه افراد تازه‌کار یا کسانی که زمان یا تخصص کافی برای مدیریت فعال سرمایه ندارند، این روش می‌تواند بسیار مناسب باشد. با سرمایه‌گذاری در یک یا چند صندوق شاخصی، می‌توان به راحتی یک پرتفوی متنوع و متعادل ایجاد کرد.

در این مورد بخوانید: بهترین ارز دیجیتال برای سرمایه گذاری بلند مدت در 1404

چالش‌ها و محدودیت‌های مدیریت سرمایه غیر فعال

یکی از مهم‌ترین محدودیت‌ها، انعطاف‌‌ناپذیری است. صندوق‌های شاخصی معمولاً مجبور هستند که ترکیب خود را بر اساس شاخص مورد نظر حفظ کنند، حتی اگر برخی از سهام موجود در شاخص عملکرد ضعیفی داشته باشند. این امر می‌تواند در شرایط بحرانی بازار، منجر به زیان‌های قابل توجهی شود.

همچنین، مدیریت سرمایه به صورت غیرفعال ممکن است در برخی شرایط بازار، نتواند به اندازه استراتژی‌های فعال سودآور باشد؛ به‌عنوان مثال، در بازارهای نزولی یا در دوره‌های تلاطم شدید، مدیران فعال ممکن است بتوانند با اتخاذ اقدامات دفاعی مانند افزایش نقدینگی یا تغییر ترکیب پرتفوی، عملکرد بهتری نسبت به شاخص داشته باشند.

همچنین ممکن است برای سرمایه‌گذارانی که به دنبال بازده‌های بالاتر از میانگین بازار هستند، جذابیت کمتری داشته باشد. این استراتژی به طور ذاتی طراحی شده تا عملکرد بازار را تکرار کند، نه اینکه از آن پیشی بگیرد.

مقایسه مدیریت سرمایه غیرفعال با مدیریت سرمایه فعال

مدیریت سرمایه فعال و غیر فعال، هرکدام برای قشری از سرمایه‌‌گذاران مناسب هستند.

برای درک بهتر این مدل مدیریت سرمایه، مقایسه آن با مدیریت سرمایه فعال می‌تواند مفید باشد. در مدیریت سرمایه فعال، مدیران سرمایه‌گذاری تلاش می‌کنند تا با انتخاب دقیق دارایی و زمان‌بندی بازار، عملکردی بهتر از شاخص‌های بازار داشته باشند. این رویکرد مستلزم تحقیقات گسترده، تحلیل‌های پیچیده و تصمیم‌گیری‌های مداوم است.

مدیریت سرمایه فعال می‌تواند در شرایط خاص بازار، بازده‌های بالاتری نسبت به این نوع مدیریت سرمایه ارائه دهد. با این حال، مطالعات نشان داده‌اند که در بلندمدت، اکثر صندوق‌های فعال نمی‌توانند به طور مداوم از شاخص‌های بازار پیشی بگیرند؛ به‌ویژه پس از در نظر گرفتن هزینه‌ها و مالیات‌ها.

از سوی دیگر، مدیریت سرمایه غیر فعال با حذف عنصر حدس و گمان از معادله سرمایه‌گذاری، ریسک کمتری را متوجه سرمایه‌گذاران می‌کند. این استراتژی بر این اصل استوار است که در بلندمدت، بازار کارآمد است و قیمت‌ها تمام اطلاعات موجود را منعکس می‌کنند. بنابراین، به جای تلاش برای «شکست دادن» بازار، مدیریت سرمایه غیر فعال سعی می‌کند از رشد کلی بازار بهره‌مند شود.

در این مورد بخوانید: استراتژی متوسط هزینه دلاری + مزایا و معایب استراتژی dca

استراتژی‌های مدیریت این نوع سرمایه

سرمایه‌گذاری غیرفعال، علی‌رغم ماهیت ساده‌اش، یک رویکرد یکپارچه نیست. در واقع، این شیوه شامل چندین استراتژی کلیدی برای ساختاردهی سبد سهام است که هر کدام فلسفه و هدف خاص خود را دنبال می‌کنند.

انتخاب استراتژی مناسب می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر میزان ریسک و بازدهی بلندمدت شما داشته باشد. درک این استراتژی‌ها به شما کمک می‌کند تا صندوقی را انتخاب کنید که با اهداف و دیدگاه شما هماهنگ‌تر است. در ادامه به چهار استراتژی اصلی در دنیای سرمایه‌گذاری غیرفعال می‌پردازیم:

وزن‌دهی بر اساس ارزش بازار (Market-Cap Weighting)

این استراتژی، رایج‌ترین و سنتی‌ترین روش در صندوق‌های شاخص است. در این مدل، هر شرکت بر اساس اندازه و ارزش کل بازار خود در سبد وزن‌دهی می‌شود. به زبان ساده، شرکت‌های بزرگ‌تر مانند اپل یا مایکروسافت، سهم بسیار بزرگ‌تری از سبد را به خود اختصاص می‌دهند، در حالی که شرکت‌های کوچک‌تر سهم ناچیزی دارند. اکثر صندوق‌های شاخص معروف (مانند صندوق‌های مبتنی بر S&P 500) از این روش استفاده می‌کنند.

  • مزیت: این روش آینه تمام‌نمای بازار است. هزینه‌ها و معاملات داخلی آن بسیار کم است، زیرا تنها زمانی نیاز به تغییر دارد که ارزش شرکت‌ها در بازار تغییر کند.
  • نقطه ضعف: موفقیت سبد شما به شدت به عملکرد چند شرکت غول‌پیکر گره می‌خورد. اگر این شرکت‌های بزرگ دچار افت شوند، کل صندوق تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

وزن‌دهی برابر (Equal Weighting)

این استراتژی یک رویکرد دموکراتیک‌تر را در پیش می‌گیرد. در یک صندوق با وزن‌دهی برابر، به تمام شرکت‌های موجود در سبد، صرف‌نظر از اندازه و ارزش بازارشان، سهمی یکسان اختصاص داده می‌شود. برای مثال، در یک صندوق با ۱۰۰ سهم، هر شرکت دقیقاً ۱٪ از کل سبد را تشکیل می‌دهد.

  • مزیت: این روش تنوع‌بخشی را افزایش می‌دهد و از تمرکز بیش از حد ریسک روی چند شرکت بزرگ جلوگیری می‌کند. همچنین به شرکت‌های کوچک‌تر با پتانسیل رشد بالا، فرصت بیشتری برای تأثیرگذاری بر بازدهی کل سبد می‌دهد.
  • نقطه ضعف: برای حفظ وزن برابر، صندوق باید به‌طور منظم سهام شرکت‌های موفق را بفروشد و سهام شرکت‌های ضعیف‌تر را بخرد (فرایندی به نام «متعادل‌سازی مجدد»)، که این کار می‌تواند هزینه‌های معاملاتی را کمی افزایش دهد.

سرمایه‌گذاری هوشمند یا مبتنی بر معیارها (Smart Beta / Factor-Based Investing)

این استراتژی را می‌توان ترکیبی هوشمندانه از مدیریت فعال و غیرفعال دانست. در این روش، سبد بر اساس قوانین از پیش تعیین‌شده‌ای ساخته می‌شود، اما این قوانین به جای ارزش بازار، بر معیارهای (فاکتورهای) خاصی تمرکز دارند که در طول تاریخ بازدهی بهتری داشته‌اند. این معیارها عبارت‌اند از:

  • ارزش (Value): تمرکز بر شرکت‌هایی که قیمت سهامشان نسبت به ارزش ذاتی‌شان پایین‌تر است.
  • رشد (Growth): تمرکز بر شرکت‌هایی با رشد درآمد و سود بالا.
  • کیفیت (Quality): انتخاب شرکت‌هایی با ترازنامه قوی و سودآوری پایدار.
  • مومنتوم (Momentum): خرید سهامی که اخیراً روند صعودی قوی داشته‌اند.
  • مزیت: این استراتژی پتانسیل کسب بازدهی بالاتر از شاخص کل بازار را با حفظ شفافیت و هزینه‌های نسبتاً پایین سرمایه‌گذاری غیرفعال فراهم می‌کند.

سرمایه‌گذاری بخشی یا مبتنی بر صنعت (Sector Investing)

این یک استراتژی متمرکز است که به جای خرید کل بازار، روی یک بخش یا صنعت خاص سرمایه‌گذاری می‌کند. برای مثال، شما می‌توانید یک ETF بخرید که منحصراً روی شرکت‌های حوزه فناوری، بهداشت و درمان، انرژی یا امور مالی تمرکز دارد.

  • مزیت: به سرمایه‌گذار اجازه می‌دهد تا بر اساس تحلیل خود، روی بخشی از اقتصاد که معتقد است پتانسیل رشد بالایی دارد، سرمایه‌گذاری کند.
  • نقطه ضعف: این استراتژی تنوع‌بخشی بسیار کمتری دارد و در نتیجه پرریسک‌تر است. اگر آن صنعت خاص با چالش مواجه شود، کل سرمایه‌گذاری شما آسیب می‌بیند. این روش بیشتر یک ابزار تاکتیکی است تا یک استراتژی بلندمدت برای هسته اصلی سبد دارایی.

نحوه پیاده‌سازی این نوع استراتژی

اولین قدم، انتخاب یک یا چند صندوق شاخصی یا ETF است که بازار یا بخش مورد نظر شما را پوشش می‌دهند. برای مثال، اگر هدف شما سرمایه‌گذاری در بازار سهام آمریکاست، می‌توانید یک ETF را انتخاب کنید که شاخص S&P 500 را دنبال می‌کند. 

پس از انتخاب صندوق‌ها، گام بعدی تعیین میزان سرمایه‌گذاری و تناوب آن است. بسیاری از سرمایه‌گذاران از روش «میانگین‌گیری قیمت دلار» استفاده می‌کنند، که شامل سرمایه‌گذاری منظم مبالغ ثابت در فواصل زمانی مشخص است. این روش می‌تواند به کاهش تأثیر نوسانات کوتاه‌مدت بازار کمک کند.

نکته مهم دیگر، تنوع‌بخشی است. اگرچه یک صندوق شاخصی به خودی خود متنوع است، اما سرمایه‌گذاری در چندین صندوق که بازارها یا بخش‌های مختلف را پوشش می‌دهند، می‌تواند به کاهش بیشتر ریسک کمک کند. برای مثال، می‌توانید ترکیبی از صندوق‌های شاخصی سهام داخلی، بین‌المللی و اوراق قرضه را در پرتفوی خود داشته باشید.

معرفی استراتژی هسته و ماهواره

در استراتژی هسته و ماهواره، بخش هسته در صندوق‌های شاخصی با هزینه کم سرمایه‌گذاری می‌شود و بخش ماهواره می‌تواند در سرمایه‌گذاری‌های فعال یا تخصصی با هدف افزایش بازده یا متنوع‌سازی بیشتر سرمایه‌گذاری شود.

در استراتژی هسته و ماهواره، بخش هسته (معمولاً 60-80 درصد پرتفوی) در صندوق‌های شاخصی با هزینه کم سرمایه‌گذاری می‌شود که کل بازار یا بخش‌های بزرگی از آن را پوشش می‌دهند. بخش ماهواره (20-40 درصد باقیمانده) می‌تواند در سرمایه‌گذاری‌های فعال یا تخصصی با هدف افزایش بازده یا متنوع‌سازی بیشتر سرمایه‌گذاری شود. این رویکرد ثبات هسته غیرفعال را با پتانسیل بازده بالاتر بخش فعال ترکیب می‌کند.

در این مورد بخوانید: ژورنال معاملاتی چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟

مدیریت سرمایه غیرفعال و تولید درآمد غیرفعال

یکی از جنبه‌های جالب مدیریت سرمایه غیر فعال، پتانسیل آن برای تولید درآمد غیرفعال است. بسیاری از صندوق‌های شاخصی و ETFها سود سهام یا بهره پرداخت می‌کنند که می‌تواند منبع درآمد منظمی برای سرمایه‌گذاران باشد. این امر به‌ویژه برای سرمایه‌گذارانی که به‌دنبال ایجاد جریان درآمدی پایدار هستند، مانند افراد نزدیک به بازنشستگی، می‌تواند بسیار جذاب باشد.

برخی از صندوق‌های شاخصی به‌طور خاص بر روی شرکت‌هایی با سود سهام بالا تمرکز می‌کنند، در حالی که دیگر صندوق‌ها ممکن است بر روی اوراق قرضه یا املاک و مستغلات (از طریق REITها) سرمایه‌گذاری کنند. با ترکیب این نوع صندوق‌ها در یک پرتفوی متنوع، سرمایه‌گذاران می‌توانند استراتژی درآمد غیرفعال خود را با اصول مدیریت سرمایه به صورت غیرفعال ترکیب کنند.

نقش تکنولوژی در نوع مدیریت سرمایه

پیشرفت‌های تکنولوژیک نقش مهمی در گسترش و تسهیل مدیریت سرمایه غیر فعال داشته‌اند. یکی از نمونه‌های بارز این امر، ظهور روبافت‌های سرمایه‌گذاری است. این پلتفرم‌های آنلاین با استفاده از الگوریتم‌های پیشرفته، پرتفوهای متنوعی از ETFها و صندوق‌های شاخصی را برای سرمایه‌گذاران ایجاد و مدیریت می‌کنند. روبافت‌ها این امکان را برای سرمایه‌گذاران فراهم می‌کنند تا با حداقل دخالت و هزینه، از مزایای زیادی بهره‌مند شوند.

علاوه بر روبافت‌ها، اپلیکیشن‌های سرمایه‌گذاری موبایلی نیز به افراد اجازه می‌دهند تا به‌راحتی و با مبالغ کم، در صندوق‌های شاخصی سرمایه‌گذاری کنند. این اپلیکیشن‌ها اغلب قابلیت‌هایی مانند سرمایه‌گذاری خودکار، گرد کردن خریدها و سرمایه‌گذاری مبلغ باقی‌مانده و ابزارهای آموزشی را ارائه می‌دهند که همگی به ترویج و تسهیل مدیریت سرمایه غیر فعال کمک می‌کنند.

سرمایه‌گذاری فاکتور، که گاهی به عنوان «آلفای هوشمند» یا «بتای هوشمند» شناخته می‌شود، یک رویکرد نسبتاً جدید در مدیریت سرمایه غیرفعال است. این روش سعی می‌کند عوامل یا ویژگی‌های خاصی را که تاریخاً با بازده بالاتر همراه بوده‌اند (مانند ارزش، مومنتوم، کیفیت و اندازه) به صورت سیستماتیک در پرتفوی لحاظ کند. این رویکرد ترکیبی از مزایای سرمایه‌گذاری فعال و غیرفعال را ارائه می‌دهد.

در این مورد بخوانید: اسمارت ریبالانس چیست و چگونه کار می‌ کند؟ مدیریت سبد رمزارزها با استفاده از ربات ها

سرمایه‌گذاری فاکتور، که گاهی به عنوان «آلفای هوشمند» یا «بتای هوشمند» شناخته می‌شود، یک رویکرد نسبتاً جدید در مدیریت سرمایه غیرفعال است.

تکنولوژی همچنین امکان ایجاد ETFها و صندوق‌های شاخصی پیچیده‌تر را فراهم کرده است. امروزه، علاوه‌بر صندوق‌های شاخصی سنتی که یک شاخص خاص را دنبال می‌کنند، صندوق‌هایی وجود دارند که استراتژی‌های پیچیده‌تری مانند فاکتور سرمایه‌گذاری یا تمرکز بر بخش‌های خاص را دنبال می‌کنند. این تنوع به سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهد تا استراتژی مدیریت سرمایه غیر فعال خود را با دقت بیشتری با اهداف و ترجیحات خود تطبیق دهند.

مدیریت سرمایه غیرفعال در بازارهای نوظهور

اگرچه مدیریت سرمایه به صورت غیرفعال در بازارهای توسعه‌یافته مانند ایالات متحده و اروپا بسیار رایج است، اما در بازارهای نوظهور نیز در حال گسترش است. در بازارهایی که ممکن است اطلاعات کمتر شفاف یا در دسترس باشد، سرمایه‌گذاری در یک صندوق شاخصی می‌تواند راهی کم‌ریسک‌تر برای مشارکت در رشد اقتصادی آن کشور یا منطقه باشد.

همچنین در بازارهای نوظهور که ممکن است نوسانات بیشتری داشته باشند، رویکرد خرید و نگهداری بلندمدت مدیریت سرمایه غیر فعال می‌تواند به سرمایه‌گذاران کمک کند تا از تصمیم‌گیری‌های احساسی در زمان‌های پرتلاطم اجتناب کنند. با این حال، باید توجه داشت که سرمایه‌گذاری در بازارهای نوظهور، حتی از طریق صندوق‌های شاخصی، می‌تواند ریسک‌های خاص خود را داشته باشد و نیاز به بررسی دقیق دارد.

مدیریت سرمایه غیر فعال و مسئولیت اجتماعی شرکتی

یکی از انتقادهایی که گاهی به مدیریت سرمایه غیرفعال وارد می‌شود این است که این روش ممکن است منجر به سرمایه‌گذاری در شرکت‌هایی شود که از نظر زیست‌محیطی، اجتماعی یا حاکمیت شرکتی (ESG) عملکرد ضعیفی دارند. با این حال، در سال‌های اخیر، صندوق‌های شاخصی و ETFهایی ایجاد شده‌اند که معیارهای ESG را در فرآیند انتخاب سهام خود لحاظ می‌کنند.

این صندوق‌ها به سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهند تا از مزایای این نوع سرمایه‌گذاری بهره‌مند شوند، در حالی که همزمان از سرمایه‌گذاری در شرکت‌هایی اجتناب می‌کنند که با ارزش‌های آن‌ها هم‌خوانی ندارند. این روند نشان می‌دهد که مدیریت سرمایه غیرفعال می‌تواند با اصول سرمایه‌گذاری مسئولانه سازگار باشد.

چالش‌های آینده برای مدیریت سرمایه غیرفعال

با وجود رشد چشمگیر مدیریت سرمایه غیرفعال در سال‌های اخیر، این استراتژی با چالش‌هایی نیز  رو‌به‌رو است.. یکی از این چالش‌ها، نگرانی در مورد تأثیر افزایش سرمایه‌گذاری غیرفعال بر کارایی بازار  به‌شمار می‌رود . برخی کارشناسان معتقدند که اگر بخش بزرگی از بازار توسط سرمایه‌گذاران غیرفعال کنترل شود، ممکن است منجر به قیمت‌گذاری نادرست دارایی‌ها و کاهش نقدشوندگی شود.

چالش دیگر، افزایش پیچیدگی برخی محصولات سرمایه‌گذاری غیرفعال است. برخی از ETFها و صندوق‌های شاخصی جدید از استراتژی‌های پیچیده‌ای استفاده می‌کنند که ممکن است برای سرمایه‌گذاران عادی قابل درک نباشد. این امر می‌تواند منجر به سوءتفاهم و تصمیم‌گیری‌های نادرست سرمایه‌گذاری شود.

خطای ردیابی، که تفاوت بین بازده یک صندوق شاخص و شاخص مورد نظر آن است، یکی از چالش‌های مهم در مدیریت سرمایه غیر فعال است. عواملی مانند هزینه‌های معاملاتی، هزینه‌های مدیریتی و تفاوت در زمان‌بندی خرید و فروش می‌توانند منجر به خطای ردیابی شوند. سرمایه‌گذاران باید هنگام انتخاب صندوق‌های شاخص به این عامل توجه کنند.

در این مورد بخوانید: صفر تا صد معاملات فرکانس بالا و استراتژی های مهم آن

نکات کلیدی برای موفقیت در مدیریت سرمایه غیر فعال

برای موفقیت، رعایت چند نکته کلیدی ضروری است:

  1. تنوع‌بخشی: اگرچه یک صندوق شاخصی به خودی خود متنوع است، اما سرمایه‌گذاری در چندین صندوق که بازارها یا بخش‌های مختلف را پوشش می‌دهند، می‌تواند به کاهش بیشتر ریسک کمک کند.
  2. توجه به هزینه‌ها: یکی از مزایای اصلی مدیریت سرمایه غیرفعال، هزینه‌های پایین آن است. بنابراین، انتخاب صندوق‌هایی با نسبت هزینه پایین بسیار مهم است.
  3. بازنگری و تعادل مجدد: اگرچه مدیریت سرمایه غیر فعال نیاز به مدیریت روزانه ندارد، اما بازنگری دوره‌ای و تعادل مجدد پرتفوی ضروری است تا اطمینان حاصل شود که ترکیب دارایی‌ها همچنان با اهداف سرمایه‌گذاری شما همسو است.
  4. صبر و پایداری: این مدیریت سرمایه، یک استراتژی بلندمدت است. سرمایه‌گذاران باید در برابر وسوسه تغییر استراتژی در زمان‌های پرتلاطم بازار مقاومت کنند.
  5. آموزش مداوم: درک کامل اصول و آگاهی از تحولات جدید در این زمینه می‌تواند به سرمایه‌گذاران کمک کند تا تصمیمات آگاهانه‌تری بگیرند.

عالی است. مقاله بسیار جامع و خوش‌ساختی نوشته‌اید. با کمال میل، بخش درخواستی شما را بر اساس متنی که ارائه دادید و با حفظ لحن و ساختار مقاله اصلی، آماده کرده‌ام. این بخش می‌تواند پس از تیتر «استراتژی‌های مدیریت این نوع سرمایه» و یا قبل از «نکات کلیدی برای موفقیت» قرار گیرد تا به خوبی در ساختار متن بنشیند.

سرمایه‌گذاری مطمئن با سود بالا: آیا با مدیریت غیرفعال ممکن است؟

یکی از پرسش‌های همیشگی سرمایه‌گذاران، به‌ویژه آن‌هایی که به دنبال ثبات و رشد پایدار هستند، این است: آیا می‌توان به سرمایه‌گذاری مطمئن با سود بالا دست یافت؟ در نگاه اول، این دو مفهوم (اطمینان و سود بالا) در تضاد با یکدیگر به نظر می‌رسند.

مدیریت غیرفعال ذاتاً به دنبال کسب بازدهی معادل بازار با ریسک کنترل‌شده است، نه لزوماً شکستن رکوردهای سودآوری. با این حال، با یک رویکرد هوشمندانه و استفاده از ابزارهای نوین، می‌توان این دو هدف را به هم نزدیک کرد.

کلید موفقیت در این مسیر، درک یک اصل بنیادین است: سرمایه راکد، دشمن رشد است. در شرایط تورمی، هر روزی که بخشی از سرمایه شما بدون استفاده باقی بماند، در حال از دست دادن ارزش واقعی خود است. حتی برای یک سرمایه‌گذار غیرفعال، همیشه مقداری وجه نقد وجود دارد؛ چه پولی که برای سرمایه‌گذاری‌های آتی کنار گذاشته شده، چه سودهای تقسیمی دریافت شده از صندوق‌ها. هدف، به کار انداختن این بخش از دارایی بدون انحراف از استراتژی اصلی است.

اینجاست که یک استراتژی ترکیبی مدرن وارد میدان می‌شود. سرمایه‌گذاران حرفه‌ای به جای «تعهد و پایبندی صد در صد» با یک بازار خاص، سرمایه خود را به صورت پویا مدیریت می‌کنند. آن‌ها بخش اصلی سبد خود (هسته) را به استراتژی غیرفعال و بلندمدت اختصاص می‌دهند، اما سرمایه نقدی و بخش تاکتیکی سبد (ماهواره) را در ابزارهایی قرار می‌دهند که دو ویژگی کلیدی دارند: نقدشوندگی بالا و سود روزشمار.

ابزارهای مالی نوین مانند «پاداش مانده حساب ریالی» که توسط برخی پلتفرم‌های مالی همچون صرافی اینوکس ارائه می‌شود، این امکان را فراهم می‌کنند که سرمایه نقدی شما حتی برای یک روز هم بیکار نماند و سودی معقول و بدون ریسک کسب کند.

برخلاف سپرده‌های بانکی سنتی که با «نرخ شکست» و سود ماه‌شمار، نقدشوندگی را محدود می‌کنند، این ابزارها به شما اجازه می‌دهند تا هر لحظه که یک فرصت سرمایه‌گذاری مناسب (مثلاً در یک ETF بخشی یا یک دارایی دیگر) شناسایی کردید، سرمایه خود را فوراً و بدون جریمه جابجا کنید.

به این ترتیب، شما ضمن پایبندی به اصول مدیریت غیرفعال در هسته اصلی پرتفوی خود، از قدرت سود مرکب بر روی وجوه نقدتان نیز بهره‌مند می‌شوید. این رویکرد هوشمندانه، تعادلی بهینه میان ریسک، بازدهی و نقدشوندگی ایجاد کرده و به شما کمک می‌کند تا در بلندمدت، نه تنها ارزش دارایی خود را در برابر تورم حفظ کنید، بلکه به بازدهی کلی بالاتری نیز دست یابید.

اگر میخواهید در این مورد بیشتر بدانید و با ابزارهای نوین آن برای کسب سود پایدار آشنا شوید، پیشنهاد می‌کنیم مقاله زیر را مطالعه نمایید:

در این مورد بخوانید: سرمایه‌ گذاری مطمئن با سود بالا: راهنمای هوشمندانه حفظ و افزایش دارایی‌ها

خلاصه مدیریت سرمایه غیرفعال با اینوکس

در این مقاله از اینوکس به بررسی مدیریت سرمایه غیرفعال پرداختیم. این نوع سرمایه‌گذاری استراتژی قدرتمندی برای ساخت ثروت بلندمدت است که با هزینه‌های کم، شفافیت بالا و سادگی نسبی، به یک گزینه جذاب برای بسیاری از سرمایه‌گذاران تبدیل شده است. این رویکرد با حذف عنصر حدس و گمان از معادله سرمایه‌گذاری، به سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهد تا از رشد کلی بازار بهره‌مند شوند، بدون اینکه درگیر پیچیدگی‌های مدیریت فعال سرمایه شوند.

موفقیت در مدیریت سرمایه غیر فعال نیازمند درک عمیق از اصول این استراتژی، صبر و پایداری و تعهد به یک رویکرد بلندمدت است. با رعایت این اصول، سرمایه‌گذاران می‌توانند از مزایای این روش سرمایه‌گذاری بهره‌مند شوند و به سمت اهداف مالی خود حرکت کنند.

سوالات متداول

آیا مدیریت سرمایه غیرفعال برای همه سرمایه‌گذاران مناسب است؟

این استراتژی برای افرادی مناسب است که به دنبال رشد بلندمدت و مدیریت آسان پرتفوی خود هستند. اما کسانی که بازده بالاتر یا کنترل بیشتر می‌خواهند، ممکن است مدیریت فعال را ترجیح دهند.

چگونه می‌توان بین صندوق‌های شاخصی مختلف انتخاب کرد؟

برای انتخاب صندوق شاخصی مناسب، باید چند فاکتور را در نظر بگیرید: تطابق شاخص با اهداف سرمایه‌گذاری شما، هزینه‌های صندوق، اندازه و نقدشوندگی صندوق و دقت ردیابی شاخص. برای دریافت اطلاعات بیشتر به متن مقاله مراجعه نمایید.

آیا مدیریت سرمایه غیرفعال در دوران رکود اقتصادی هم موثر است؟

بله. مدیریت سرمایه غیرفعال یک استراتژی بلندمدت است که از تصمیم‌گیری احساسی در بازارهای پرتلاطم جلوگیری می‌کند. البته توجه داشته باشید که در دوران رکود، صندوق‌های شاخصی نیز با افت مواجه می‌شوند.

چگونه می‌توان مدیریت سرمایه غیرفعال را با استراتژی‌های دیگر ترکیب کرد؟

ترکیب مدیریت سرمایه غیرفعال با استراتژی‌های دیگر، مثل روش «هسته و ماهواره»، هوشمندانه است. بخش اصلی پرتفوی را صندوق‌های شاخصی تشکیل می‌دهد و بخش کوچکی به سرمایه‌گذاری‌های فعال اختصاص می‌یابد. نسبت این بخش‌ها باید با توجه به اهداف و تحمل ریسک سرمایه‌گذار تعیین شود.

آیا مدیریت سرمایه غیرفعال می‌تواند به تنهایی برای بازنشستگی کافی باشد؟

بله. این مدل مدیریت سرمایه برای برنامه‌ریزی بازنشستگی موثر است، اما کافی بودن آن به عواملی مانند سن شروع، میزان پس‌انداز، اهداف مالی و منابع درآمدی دیگر بستگی دارد.

منبع
InvestopediaTD

سارا موسوی

تجربه من در نگارش محتوا این امکان را به من داده که مفاهیم پیچیده دنیای رمزارزها را به زبانی ساده و قابل‌فهم برای همه تبدیل کنم. من باور دارم که آگاهی‌بخشی و آموزش در این حوزه، می‌تواند مسیر کاربران بازار کریپتو را امن‌تر، موفقیت‌آمیزتر و پرسودتر نماید. با هر مطلبی که می‌نویسم، هدف من این است که اطلاعات به‌روز و تحلیل‌های دقیق بازار رمزارزها را با کاربران به اشتراک بگذارم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

-- بارگیری کد امنیتی --

دکمه بازگشت به بالا